مصاحبه با آقای بهمنی در زمینه سوابق علمی(2)ـ
مصاحبه ای که در اینجا ملاحظه می کنید، دومین قسمت گفتگویی است که میان نویسنده و حضرت حجت الاسلام آقای بهمنی مسئول محترم پژهش های نوآمد پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی در حدود سال 1385 انجام شده است. اولین قسمت آن را در « اینجا » ببنید.
??: تحقیقات کدامیک از قرآنپژوهان موجود به تحقیقات شما نزدیک است؟ در کدام تحقیقات؟
دکتر جعفر نکونام: نظر به این که تبادل علمی و فرهنگی نه میان محققان داخل و نه میان محققان خارج صورت نمیگیرد، ما از اینکه چه کسانی با اندیشههای ما موافق یا مخالفاند، بیخبر هستیم.
البته این خلأیی است که باید به وسیلهی کسانی که دستاندر کار مدیریت تحقیقات هستند، برطرف شود و زمینهی تبادل فرهنگی و علمی را میان محققان فراهم کنند. آگاهی ما از آثار و اندیشههای دیگران و نیز اطلاع آنان از نتیجههای تحقیقاتی ما تأثیر بسیار مطلوبی بر شکوفایی تحقیقات قرآنی خواهد داشت.
??: به نظر میرسد، با این پاسخ میخواهید مرکز فرهنگ و معارف قرآن را در این باره مسئول بشمارید؟!
دکتر جعفر نکونام: این انتظار به جایی از مرکز فرهنگ و معارف قرآن است. به ویژه از گروه پژوهشهای نوآمد آن که به منظور پدید آوردن و دستیابی به نوآمدها در عرصهی علوم و معارف قرآنی بنیان نهاده شده است. بسیار به جا است که این گروه زمینهی تبادل و تضارب آراء را فراهم کند. بههرحال جای چنین چیزی در کشور ما خالی است و به نظر میرسد، گروه شما با اطلاعات فراوانی که از رهگذر اجرای طرح «دانشنامهی قرآن پژوهان ایران» به دست آورده و نیز با آگاهیهایی که در اجرای طرح «گفتوگوی علمی با قرآن پژوهان کشور» کسب کرده است، میتواند از عهدهی این مهم برآید.
??: اگر امکان و فرصت کافی داشتید، چه تحقیقی را درباره ی قرآن به انجام میرساندید؟
دکتر جعفر نکونام: معمولاً تحقیقات گذشته ی شخص سمت و سوی تحقیقات آینده ی او را نیز مشخص می کند. اینجانب همان تحقیقاتی را که شروع کرده ام، به یاری خدا ادامه خواهم دادکه این موارد از آن جمله است:
1. تحقیق بر روی «تاریخگذاری کل قرآن کریم»
کتابِ «درآمدی بر تاریخ گذاری قرآن» ا به عنوان مدخل کار مهمتری که عبارت از «تاریخگذاری کل قرآن کریم» است، فراهم شده است. اهتمام من بر این است که تاریخگذاری را در مورد همهی سوره های قرآن به را انجام رسانم.
نظر به این که تاریخ گذاری کل قرآن مستلزم به دست دادن تفسیر تاریخی از تمام قرآن است، حاصل کار تفسیری کامل از قرآن به ترتیب نزول، البته با مبانی و دستاوردهای کاملاً متفاوت از تفاسیر موجود خواهد بود.
2. پژوهش در بارهی «زبان قرآن»
تاکنون مقالات چندی را درباره ی عرفی و گفتاری بودن زبان قرآن نوشته ام. امید است، با ادامه ی تحقیق در این زمینه اثری را فراهم کنم.
3. تحقیق درباره ای «معناشناسی واژگان قرآن»
طی چند سالی در مقطع کارشناسی ارشد به تدریس مباحثی کلی و بنیادی درباره ی «معناشناسی مفردات قرآن» پرداخته ام و در این زمینه دو مقاله نیز عرضه کرده ام که یکی با عنوان «نگاه انتقادی به علل پیدایش الفاظ غریب در قرآن» و دیگری با عنوان«اشتراک لفظی در قرآن»به چاپ رسیده است. امید می رود، بتوانم حاصل تحقیقات خود را در این زمینه در اثری عرضه کنم.
بنیاد دیدگاه های اینجانب در زمینه ی مفردات قرآن همان نظریه ی عرفی بودن زبان قرآن است که پیش تر بیان شد.
3. تحقیق در زمینه ی «تاریخ علوم قرآن»
در باره ی تاریخ علوم قرآن نیز طی چند نیمسال تحصیلی در مقطع کارشناسی ارشد تدریس داشته و مطالبی را تهیه کرده ام. احتمال می رود، تحقیقات خود را در این زمینه ادامه و سامان دهم و حاصل آن را در اثری عرضه کنم.
4. تحقیق در بارهی «روش تحقیق در علوم قرآنی»
پیشتر کتابی در زمینه ی «روش تحقیق در علوم اسلامی » با نام «روش تحقیق کتابخانه ای با تأکید بر علوم اسلامی» نوشتهام و قصد دارم، به خواست خدا آن را به صورت تخصصی در بارهی علوم قرآنی نیز تدارک ببینیم.
5. پژوهش در بارهی «باطن قرآن»
به نظر میرسد، دیدگاههایی که تاکنون دربارهی باطن قرآن مطرح شده، چندان روشن و منقّح و متقن نیست. در این زمینه تاکنون سه مقاله با عنوان های «تحلیل ظاهر و باطن قرآن»، «روش تفسیر ظاهر قرآن» و «روش تفسیر باطن قرآن» به چاپ رسانده ام. امیدوارم، آنها را تکمیل و تنقیح نموده، در اثری عرضه نمایم.
??: برای اتقان و استحکام بیشتر تحقیقات قرآنی، و توجه به اهداف ضروری در پژوهشهای قرآنی چه توصیههایی دارید؟
دکتر جعفر نکونام: به نظر میرسد، برای اینکه ما تحقیقهای متقنی داشته باشیم، باید چند نکته مورد را عنایت قرار بگیرد که عبارتاند از:
1. توجه و تسلط کافی بر «روش تحقیق»
تصور می کنم، در تحقیقاتی که تاکنون انجام شده و یا در حال انجام است، به این مهم که باید در هر موضوع پژوهشی از روشِ تحقیق مناسب آن موضوع بهره گرفته شود، توجه و اهتمام کافی نمی شود. بسا، برخی در موضوعهای تاریخی، روش تحقیق میدانی را پیش گرفتهاند. به عنوان نمونه مهندس بازرگان در موضوع تاریخ گذاری قرآن که موضوعی تاریخی است، به «روش آماری» تحقیق کرده است که بیش تر با تحقیقات میدانی مناسبت دارد. به نظر من چنین روشی حاصلی جز تذوّق و تکلّف و خیال بافی ندارد و نمیتواند در بردارندهی نتیجهی علمی و ارزشمندی باشد.
به عکس برخی برای موضوعات اجتماعی روش تحقیق کتابخانه ای را معمول می کنند. این نیز حاصلی جز خیال بافی و کلی گویی ندارد.
2. مشخص و منقّح کردن پیشفرضها و مبانی نظری پیش از انجام پژوهش
نکتهی دیگری که برای تحقیق متقن و محکم باید مورد توجه قرار بگیرد، این است که باید در هر پژوهشی قبل از پرداختن به آن، پیش فرضها و مبانی نظری خود را به وضوح مشخص و منقّح کنیم.
عدم اهتمام به این مهم سبب میشود، به نتیجههای متعارضی برسیم. به طور مثال کسی مانند جلال الدین فارسی از سویی روایتهای «ترتیب نزول سور» را قابل اعتماد تلقی می کند و از سوی دیگر به روایتهای اسباب نزول نیز بسیار اهمیت میدهد. در حالیکه به طور قطع، در بسیاری موارد این دو دسته روایات با یکدیگر متعارض هستند و در نتیجه محقق را به نتایج متعارضی می کشاند. به همین رو نامبرده به دلیل این که مبنای مشخصی را در زمینه ی ترجیح یک دسته از روایات مذکور اختیار نکرده است، در آثار خود در زمینه ی سیره پیامبر اسلام(ص) به نتایج متناقضی گرفتار شده است.
3. اهتمام به تحقیقهای تطبیقی، مقایسهای و بینرشتهای
می اندیشم، اهتمام قرآن پژوهان به تحقیقات تطبیقی ژرفابخشی و گسترش کمی و کیفی تحقیقات قرآنی را در پی خواهد داشت. بررسی های تطبیقی و مقایسه ای و میان رشته ای از سویی چشماندازهای گوناگون را در برابر محقق قرار می دهد و او را موفق می سازد که موضوع تحقیق را از زوایای گوناگون بنگرد و به نتایج نویی دست یابد و از سوی دیگر به او امکان می دهد که در بارهی موضوع دیدگاههای مختلف را مورد توجه و مقایسه قرار دهد و بهتر و آسان تر دیدگاه صحیح را از سقیم تمییز بدهد و به این ترتیب بر اتقان و استحکام پژوهش خود بیافزاید.
پنهان نیست که بسیاری از موضوعات در علوم مختلف مورد بحث قرار میگیرند. به طور مثال، موضوعِ آرامش هم در آیههای قرآن و هم در روانشناسی مورد کاوش و بررسی قرار می گیرد؛ از این رو مباحث آن دو علم درباره ی آرامش قابل تطبیق و مقایسهاند و با بررسی تطبیقی و مقایسه ای آنها می توان به دستآوردهای نوی دست یافت.
4. انجام تحقیقات میدانی وکاربردی
نکته ی دیگری که به منظور گسترش و ژرف سازی تحقیقات قرآنی باید مورد توجه قرار گیرد، «انجام تحقیقات میدانی وکاربردی» در موضوعات اجتماعی و فرهنگی است.
متأسفانه به طور معمول تحقیقات ما در زمینه ی این موضوعات جنبهی کلی و آسمانی دارد و به نیازها و مقتضیات عینی و مورد نیاز جامعه،معطوف نیست. باید دانست ما برای این که نتایج تحقیقات و تحلیل هایمان در زمینه ی موضوعات اجتماعی خیال بافانه و کلی و غیرقابل اجرا نباشد، ناگزیریم در ناحیه ی تبیین موضوع و آشکار ساختن جوانب آن به تحقیقات میدانی رو بیاوریم.
به طور مثال اگر بخواهیم در بارهی «عاملهای انحراف جوانان» بحث کنیم، باید ابتدا تحقیق خود را از طریق پرسشنامه، مصاحبه و مانند آن بر روی موارد عینی و اجتماعی انجام دهیم، تا بتوانیم انواع انحرافهای جوانان و انگیزه ها و عاملهای متعدد آن را به دقت و به طور عینی شناسایی کنیم. پس از آن بکوشیم با مطالعه ی کتابخانه ای و با تکیه بر آیات و روایات به ارایه ی راه حل به منظور اصلاح آن انحراف های جوانان بپردازیم.
??: برای دست یابی به موضوعهای جدید و نو چه روشی به کار میبرید و چگونه عمل میکنید.
دکتر جعفر نکونام: به نظر میرسد، به طور اساسی، تحقیق دو پایه دارد که عبارتاند از: تتبّع و تدبّر، نوآوری ها چه در ناحیه ی موضوعات و چه در ناحیه ی نتایج بر همین دو پایه استوار می شود.
1. تتبع
تتبع، اقوال و اندیشههای مختلف را نگریستن و به تعارض ها و اختلافهای آنها توجه کردن است؛ تا بتوانیم از سویی به اقوال و دیدگاه های گوناگون درباره یک مسئله آشنا بشویم و زمینه ی مساعدی برای کشف صحت و سقم آنها برای خود فراهم کنیم و از سوی دیگر به جوانب و زوایای مختلف یک مسئله آگاهی یابیم.
باید توجه داشت که موضوعات جدید از ذهن خالی نمی روید؛ بلکه در سرزمین تلاش های علمی گذشتگان سر برمی آورد. نیز از طریق مواجهه با تعارض ها و اختلاف نظرهاست که دیدگاه درست از میان دیدگاه های نادرست خودنمایی می کند.
کالیزه شدگی اطلاعاتی و در حصار دیدگاه های یکپارچه و رسمی قرار گرفتن مجالی برای دگراندیشی و نوآوری فراهم نمی سازد.
به علاوه ما تا ندانیم که تلاش های گذشتگان چه بوده است، چگونه می توانیم نوبودن اندیشه ای را بشناسیم و ادعا کنیم. معمولاً آنان که نظریاتی نو پرداخته اند، بر شاخ غول های دانش گذشتگان ایستاده اند.
2. تدبّر
تدبّر، چون و چرا کردن در بارهی موضوع تحقیق است. ما برای دستیابی به موضوعها و اندیشه های نو ناگزیر از چون و چرا و تردید در اندیشه های رسمی و موجود هستیم، مگر آنچه برای ما بدیهی باشد یا به اندیشه های بدیهی بیانجامد. اگر ما نسبت به اندیشهها و آرای دیگران رویکردی مقلّدانه در پیش بگیریم، هیچگاه سخن و موضوعِ نو نخواهیم داشت.
در بستر تحقیق نباید شهرت و شخصیت علمی افراد، بت و مانعِ نقد آرا و اندیشه های آنان شود. ما باید تابع دلیل و برهان باشیم و در بارهی همهی نظریه ها و اندیشه های غیر بدیهی چون و چرا کنیم و تا نظریه و اندیشه ای با برهان و دلیل برای ما اثبات نشود، آن را نپذیریم.
??: شما برای دست یابی به مسایل نو به دو عنصر اساسیِ « تتبع » و « تدبر » اشاره فرمودید.
هدف این پرسش آموزشی است و قصد داریم، فرایند ذهنی و رفتاری شما را در موقع عنوانیابی که یکی از مشکلات دانشجویان و پژوهشگران است تحلیل و گزارش شود. به طور مثال وقتی تتبع را آغاز میکنید، در فرایند تتبع به طور دقیق به چه اموری خواهید پرداخت؟ آیا ابتدا به کتابخانه میروید؟ یا به مطبوعات مراجعه میکنید؟ شبکههای جهانی را مورد بررسی قرار میدهید ؟ یا ابتدا در بارهی مطالب مورد نظر از متخصصان و همترازهای خود، پرسش میکنید؟ چه عملیاتی انجام میدهید تا « تتبّع » و « تدبُّر» مورد نظر شما شکل میگیرد ؟ چه به صورت عادی و ارتکازی و چه به صورت برنامهریزی شده و از پیش تعیین شده.
دکتر جعفر نکونام: پرسش های علمی و موضوعات نو در هر دانشی زمانی به چنگ می آید که ما به آن دانش اشرافِ علمی پیدا کنیم. ما وقتی به دانشی اشراف علمی پیدا کردیم و به مرز آن دانش رسیدیم، خلأها و پرسشهای علمی و موضوعات نو چهره می نمایانند. باید توجه داشت که پرسشها دو نوعاند:
• پرسشهایی که منشأ آن جهل است و می توان از آنها به پرسش های عوامانه و سطحی تعبیر کرد.
• پرسشهایی که منشأ آن علم است و می توان آنها را پرسش های عالمانه و علمی نامبردار کرد.
گاهی ممکن است پرسش از روی جهل و بدون تتبع و مطالعه باشد. در این حالت انسان هرآنچه را که نمیداند، مورد پرسش قرار می دهد که بی تردید پرداختن به این نوع پرسشها با نوآوری همراه نخواهد بود و آنچه گذشتگان فراهم کردهاند، برای پاسخ دهی به این پرسش ها کافی است.
به طور معمول پرسشی علمی و عالمانه و همراه نوآوری و گسترش مرزهای دانش است که از مطالعه ی پیشینهی علمی یک موضوع سرچشمه گیرد. اینگونه پرسشها در شرایطی شکل میگیرد که ما در بارهی موضوع مورد نظر، آخرین اطلاعات را جمع آوری کرده و همهی اقوال مربوط را مورد بررسی قرار داده باشیم.
باید توجه داشت که آنچه در فرم های طرح تحقیق «سئوال» خوانده می شود، مراد همین سئوالی است که ما از آن به پرسش علمی و عالمانه تعبیر کردیم.
متأسفانه کسانی که متولی تصویب و راهنمایی پایان نامه و رساله های دوره های تحصیلات تکمیلی هستند، به تفاوت این دو نوع پرسش بی توجه هستند؛ از این رو اغلب همان سئوالات عوامانه را تأیید و تصویب می کنند. سئوالاتی که پاسخ های روشن و مشخصی از دیرباز پیدا کرده است و پرداختن به آنها جز اتلاف سرمایه های مادی و معنوی هیچ ثمری ندارد.
بنابراین چه برای به دست آوردن موضوعات و پرسش های نو و چه به منظور به دست دادن پاسخ های منقّح و متقن به آن پرسش ها لازم است، به هر منبعی که احتمال می دهیم، اطلاعاتی در زمینه ی تحقیق ما دارد، اعم از افراد صاحب نظر یا منابع کتابخانه ای یا نمونه های عینی و یا اطلاعات الکترونیکی و رایانه ای مراجعه کنیم.
پنهان نیست که در حال حاضر چندان شرایط مساعدی برای مباحثات علمی میان متخصصان و صاحب نظران وجود ندارد و یا متخصصان اسمی چندان برای خود مشغولیات غیر علمی فراهم ساخته اند که اساساً فرصت مطالعات و تحقیقات جدّی ندارند؛ به همین رو اینجانب موضوعات و نظریات نوی خود را از رهگذر مطالعه ی آثار علمی دیگران و تدبّر در آنها به چنگ می آورم.
??: برای اینکه مراکز تحقیقاتی به موضوعها و مسایل نو قرآنی دست پیدا کنند، چه راههایی را پیشنهاد میفرمایید؟
دکتر جعفر نکونام: علاوه بر عناصر « تتبع » و « تدبّر » که در پاسخ به پرسش قبل بر آن تأکید شد، میتوان از راههای مختلف موضوعهای نو را در مراکز تحقیقاتی جستجو کرد که عبارتاند از:
1. اطلاع رسانی آسان و گسترده و متنوع به محققان از طریق توسعهی منابع کتابخانه ای و رایانه ای
هیچگاه اطلاعات و اندیشه های یکدست موضوع ها و دیدگاه های نو به ارمغان نخواهد آورد. تنها طرح اطلاعات و اندیشههای متنوع و متعارض و به چالش کشیدن آنها میتواند موضوعات و تحقیقات نو را رقم بزند. اطلاع رسانی آسان و گسترده می تواند به این مهم کمک کند.
2. گسترش نشر مجلههای علمی
توسعه ی نشریاتی که از درجه ی علمی مورد پذیرش وزارت علوم، تحقیقات و فناوری برخوردارند، در زمینه ی علوم قرآن مجال مناسبی برای عرضه اندیشه های نو فراهم می سازد. اعضای هیئت علمی دانشگاه ها که ناگزیر از چاپ مقاله در هر سال در چنین نشریاتی هستند، آسان تر به عرضه ی تحقیقات جدید خود اقدام می کنند.
3. ترجمهی منابع و آثار خارجی به زبان فارسی
نظر به این که اغلب قرآن پژوهان چندان به زبان های خارجی تسلط ندارند که خود به طور مستقیم بتوانند، از آنها استفاده کنند، ترجمه ی تحقیقات و آثاری که به زبان های خارجی نوشته شده است، برای آشنایایی آنان به اندیشه های خارجی ها به ویژه خاورشناسان ضروری می نماید.
4. حمایت از مطالعات و تحقیقات تطبیقی و بین رشتهای
چنانکه پیشتر گفته شد، اگر پیوسته از منظر و چشم انداز واحدی به موضوعهای علمی نگریسته شود، هیچگاه نکتههای جدیدی به چنگ نخواهد آمد. از منظرها و زوایای مختلف به موضوع نگریستن اطلاعات گسترده و متنوعی را در اختیار می نهد؛ از این رو ضروری می نماید، اقبال به تحقیقات مقایسه ای و میان رشته ای مورد توجه قرآن پژوهان و متولیان پژوهش های قرآنی قرار گیرد.
5. ایجاد موقعیتها و فرصتهای مناسب برای تضارب آراء
نقد آثار در مقالهها ومجلات، برگزاری همایشهای علمی همراه با کمیتههای تخصصی با شرکت محققان و متخصصان مربوط و ایجاد کرسی های نظریه پردازی، زمینهی بسیار مناسبی را برای بحث، تضارب آراء و تولّد موضوعات و اندیشه های نو فراهم میکند.
هرگاه که متولیان پژوهش های قرآنی به نظریه پردازان مجال عرضه ی اندیشه دادند و آنان را تشویق کردند، انتظار خواهد رفت که نوپردازی و دگر اندیشی و ظهور موضوعات و نظریات نو رونق بگیرد؛ اما اگر آنان مطرود و منزوی شدند، از قرآن پژوهان جز شرح اندیشه ها و دیدگاه های رسمی و مشهور نمی توان داشت.
6. مردم سالاری در مدیریت پژوهش های قرآنی
پژوهش و نواندیشی و نوآوری با اطاعت بی چون و چرا از دستورها و تصمیم گیری های مافوق سنخیت ندارد. چنین وضعیتی اندیشه ها را نابود می کند و توجیه گری را به جای تبیین گری می نشاند.
باید پژوهش های قرآنی از قاعده به رأس و با حضور صاحبان اندیشه و زیر مجموعه در تصمیم گیری ها مدیریت شود.
مایه ی تأسف است، در حالی مردم عادی در اداره ی امور عادی و شهروندی دخالت می کنند و از حق انتخاب مدیران خود برخوردارند، نیروهای فرهیخته و صاحبان اندیشه از این حق محروم باشند و نتوانند مدیران خود را خود انتخاب کنند.
طبیعتاً وقتی قرآن پژوهان خود نتوانند مدیران خود را برگزینند، حقی نیز پیدا نمی کنند که از مدیران برنامه بخواهند و عملکرد آنان را به نقد بکشند و از این رهگذر به بهینه سازی وضعیت پژوهش های قرآنی کمک کنند.
7. توجه به نیازها و مقتضیات فرهنگی زمان
به منظور روزآمد و کارآمدساختن آموزه های قرآنی ضروری است، تحقیقات ناظر به نیازها و مقتضیات عینی فرهنگی و اجتماعی معاصر باشد.
موضوعهایی مانند آزادی، خودی و غیر خودی، هجمهی فرهنگی، جامعه مدنی از جمله موضوعات عینی فرهنگی به شمار می روند.
چنان که بیان شد، تحقیقاتی که چنین رویکردی داشته باشند، تحقیقات کاربردی نامیده می شود و برای بررسی موضوعات این نوع از تحقیقات لزوماً باید به روش میدانی تحقیق کرد؛ یعنی از شیوه هایی مانند مشاهده، مصاحبه، پرسش نامه و نظایر آن در بررسی موضوعات و جزئیات آنها بهره برد.
کاستی بزرگی که در تحقیقات قرآنی در زمینه ی فرهنگی و اجتماعی به چشم می خورد، عدم اقبال به تحقیقات میدانی در ناحیه ی تبیین موضوعات چنین تحقیقاتی است. در چنین تحقیقاتی در حصار کتابخانه مطالعه کردن و انگشت توهّم در دهان مکیدن نتایج کاربردی و متناسب با نیازهای عینی فرهنگی در پی نخواهد داشت.